.عــــــــــشق

با توام بفهم دلگرمی میخواهم نه سرگرمی ...

افسوس....دنیا همیشه بر وفق مراد کسانی بوده که شکست دل سرگرمی انهاست....

نوشته شده در شنبه 28 تير 1393برچسب:,ساعت 17:58 توسط آرزو| |

نوشته شده در شنبه 28 تير 1393برچسب:,ساعت 17:56 توسط آرزو| |

نوشته شده در شنبه 28 تير 1393برچسب:,ساعت 17:54 توسط آرزو| |

نوشته شده در شنبه 28 تير 1393برچسب:,ساعت 17:45 توسط آرزو| |

درد می کشد بغض . . .
وقتی اشک هم آرامش نمی کند . . .

نوشته شده در چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:,ساعت 17:22 توسط آرزو| |

شاید تنها جایی که راحتم و میتونم اروم حرفام رو بزنم همینجاست

 

 

 

شاید برای تنها کسی که میتونم حرف بزنم خودمم

 

 

 

شاید آینه شاید تو شاید دفتر چه خاطراتم

 

 

 

دارم تو خودم اهسته اهسته میشکنم و هیچی از شکستنم خبر نداره

 

 

 

یه بغض به بزرگی یه سیب راه گلوم رو سد کرده راه نفس کشیدن رو برام سخت کرده

 

 

 

هرچی از ته دلم نفس عمیق میکشم بازم اروم نمیشم

 

 

 

داغونم

 

نمیدونم چه جمله ای باید بگم تا حسم رو بتونم بیان کنم ... .... ...

 

 

 

ترجیح میدم خفه بشم و هیچکس نگم مثل همه ی روزای زندگیم

نوشته شده در چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:,ساعت 17:17 توسط آرزو| |

برای کی و برای چی مینویسم رو نمیدونم فقط میدونم

 

انقدر دلم گرفته که فقط دوست دارم

 

بنویسم

 

از درد دلم بگم...

 

واقعا تو این دنیا کی فهمید درد من چیه؟؟؟؟ 

 

 چرا باید انقدر بدبخت باشم؟ چرا تو این دنیا

 

به هرچی که خواستم نرسیدم؟ واقعا چرا؟

 

   دلم میسوزه اتیش میگیرم.... 

 

وای خدا جون سرم درد میگیره وقتی بهش فکر میکنم ....! 

 

  روانی شدم واقعا روانی.... 

 

خدا جون فقط تنها امیدم توئی

 

 تو بهش بفهمون با قلب من چیکار کرد.......   

 

خداااااااااااااااااااااا

 

کاشکی ادم میتونست به عقب برگرده

 

اونوقت میدونستم چیکار کنم

 

نوشته شده در چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:,ساعت 17:5 توسط آرزو| |

......♥#########♥
.....♥#############♥
...♥###############♥
..♥#################♥..................♥###♥
..♥##################♥..........♥#########♥
....♥#################♥......♥#############♥
.......♥################♥..♥###############♥
.........♥################♥################♥
...........♥###############################♥
..............♥########## سلام ###########♥
................♥#########################♥
..................♥######################♥
....................♥###################♥
......................♥#################♥
........................♥##############♥
...........................♥###########♥
.............................♥#########♥
...............................♥#######♥
.................................♥#####♥
...................................♥###♥
.....................................♥#♥
.......................................♥
.......................................♥
.....................................♥
...................................♥
.................................♥
..............................♥
.......گذری ..........♥
.........................♥
......................♥
...نیم نگاهی...♥
.............♥
.........♥
......♥
....♥
......♥......................♥...♥
..........♥.............♥............♥
..............♥.....♥.... نظری . .♥
...................♥.....................♥
................♥......♥..............♥
..............♥.............♥....♥
.............♥
...........♥
..........♥
.........♥
.........♥
..........♥
..............♥
.....انتقادی ....♥

داشتین در خدمتم

نوشته شده در یک شنبه 15 تير 1393برچسب:,ساعت 2:29 توسط آرزو| |

انتـــــــــــــــــــــــــــــظار ...

 

 

 


شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه . اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی !

 

 

 

تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد!

 

 

 

تنهایی ، چشم براه بودن ، غم ؛غصه ، نا امیدی ، شکنجه رو حی ،دلتنگی ، صبوری ، اشک بیصدا ؛

 

 

 

هق هق شبونه ؛ افسردگی ، پشیمونی، بی خبری و دلواپسی و .... !

 


برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد

 

 

 

و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد

 

 

 

تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!!

 

 

 

متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد... و قبل از همه ی اینها متنفرم

 

 

از انتظار ... از انتـــــــــــــــــــــــــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم

نوشته شده در یک شنبه 15 تير 1393برچسب:,ساعت 2:11 توسط آرزو| |

برایعشق تمنا كن ولي خار نشو .....!!!

برای عشق قبول كن ولي غرورتت را از دست نده ......!!!!

برای عشق گريه كن ولي به كسي نگو .......!!!!!

برای عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانهببينه ......!!!!

برای عشق پيمان ببند ولي پيمان شكن نباش ......!!!!!

برایعشق جون خودتو بده ولي جون كسي رو نگير ....!!!!!

برای عشقوصال كن ولي فرار نكن ......!!!!!

برای عشق زندگي كن ولي عاشقونه زندگي كن ....!!!!!

برای عشق بمير ولي كسي رو نكش ....!!!!!

برای عشق خودت باش ولي خوب باش ....!!!!!

برای عشق ...!!!

نوشته شده در یک شنبه 15 تير 1393برچسب:,ساعت 1:2 توسط آرزو| |

غم سنگین جدایی دلمو دیوونه کرده..

غربت ثانیه هامو اسیر زمونه کرده..

با نگاه من غریبه روزارو بی تو شمردم..

بی نفس های تو هم من آرزو به جون سپردم.

نوشته شده در یک شنبه 15 تير 1393برچسب:,ساعت 1:52 توسط آرزو| |

..روزگارم بی ترحم بین ما فاصله انداخت..

..پر پروازو بهت داد واسه ی من قفسی ساخت..

..رفتی و غرور چشمات بی تو بی صدا شکسته..

..با غروب تلخ چشمات بغض لحظه هام شکسته..

نوشته شده در یک شنبه 15 تير 1393برچسب:,ساعت 1:46 توسط آرزو| |

 

مـن مـاننــد هـم سـن و سـالهاي خـويـش نيستـم ...

 کـه هـر روز يکــ آرزويـي دارنـد بـراي آينـده ،

 مـن تنـهـا يکــ آرزو دارم و آن ايـن استــ کـه :

 شبـي بخـوابــم و ديگــر بيــدار نشـوم ...

 تــا نشنــوم ...

 تــا نبينــم ...

نوشته شده در شنبه 14 تير 1393برچسب:,ساعت 13:11 توسط آرزو| |

 

 

و حـتي ليـاقت ايـن رو نـداري که يـادگاريـاتو نــگه دارم ...

تو هـيچ جايي در خاطرات و ذهن آشـفـته من نـداري ...

چـقدر ساده بودم که فکر ميـکردم با بـقيه فـرق میکنی..

تـو فقـط بــازيگـر بــهتري بــودي ...

نوشته شده در شنبه 14 تير 1393برچسب:,ساعت 12:52 توسط آرزو| |

 

حـرف هايي هـست بـدجور دل مي شـکنند..

بـدجور دل مي سـوزانند..

 

بـدجور خـراب مي کنـند..

 

حـرفهايي از نزديـک ترين کـسانت..

 

از عــزيزتـرين کـسانت..

 

گـاهي دلت ميـخواهد نزديـک ترين آنـقدر عـزيز نـبود..

 

يا اگـر بود کـمي بيشتر حـواسش به تاثـيـر حـرفـهايش بود ...!!!

 

نوشته شده در شنبه 14 تير 1393برچسب:,ساعت 12:4 توسط آرزو| |

مترسک ناز می کند
کلاغ ها فریاد می زنند
و من سکوت می کنم....
این مزرعه ی زندگی من است
خشک و بی نشان

چه زود فراموش می شوم
انگار سالهاست که من مرده ام
اما هنوز ذهن زخمی ام
یاد تو را نشانه می رود

نوشته شده در شنبه 14 تير 1393برچسب:,ساعت 11:46 توسط آرزو| |

پسر:سلام عزیزم خوبی؟

دختر: نه عشقم... یه اتفاق بدی افتاده

پسر: اتفاق بد؟ چی شده؟

دختر: فکر کنم وقت جداییمون رسیده

پسر : چی؟ ولی چرا آخه؟

یه خونواده منو میخوان واسه پسرشون... شرایطشونو گفتن واسه خونوادم

مامان بابای منم راضین...

اومدم واسه همیشه ازت خداحافظی کنم.

به خاطر همه چی ازت ممنونم ، به خاطر محبتات، دلگرمی هات ... خاطره‌های دو نفرمون...(دختره زد زیر گریه)

دختر : من باید برم نیم ساعت دیگه مامان پسره میاد خونمون که منو ببینه

میخواس بره خونشون یهو پسره دستشو گرفت!!

دختره گفت: دیوونه شدی ؟

پسره گفت: اشکاتو پاک کن نفسم...

دوست ندارم نیم ساعت دیگه مامانم عروسش رو ناراحت ببینه...

نوشته شده در جمعه 13 تير 1393برچسب:,ساعت 13:47 توسط آرزو| |

حواست هست خدا؟

صدای هق هق گریه هام... از گلویی میاد که تو گفتی از رگش به من نزدیک تری!


حواست هست خدا؟

هر وقت صدای شکستن خودمو شنیدم... گفتم باشه، منم خدایی دارم.


حواست هست خدا؟

از بچگی تا الان هر وقت زمین خوردم و به سختی پاشدم یه جمله شنیدم: غصه نخور، خدا بزرگه.


حواست هست خدا؟ حواست هست هر روز باباهت درد و دل میکنم؟ حواست هست غصه هام داره سنگینی میکنه؟ حواست هست خیلی وقته چشام بارونیه؟ حواست هست نفس کم آووردم؟ خدایا نفس میخوام... خوشی میخوام... زندگی میخوام... خدایا یه خنده از ته دل میخوام...


خدایا خیالت راحت، بازم قلبم شکست.

نوشته شده در جمعه 13 تير 1393برچسب:,ساعت 2:10 توسط آرزو| |

)دوست دارمش،میترسم بگویم و بگویید “مـــــــــــــرســــــــــــــــــی”
2)دختره ازدوستت دارم گفتنای هر شب پسر خسته شده بود یه شب

وقتی که پسره بهش sms فرستاد دختره بدون اینکه sms رو باز کنه موبایلشو گذاشت زیر بالشت

و خوابید صبح وقتی از خواب بیدار شد مادر پسره بهش زنگ زد گفت پسرم مرده,دختر اشک

تو چشماش جمع شد و رفت سراغ smsشب قبل ,پسره نوشته بود تصادف کردم به زور

خودم رو رسوندم جلو درتون بیا پایین برای آخرین بار ببینمت
3)یه قرآن گذاشتم بین خودمو عشقم,گفتم اگه منو دوست داری دست بذار رو قرآن بگو!
گفت یعنی تو به من شک داری ؟گفتم آره,اشک تو چشماش جمع شد دستشو

گذاشت رو قرآن گفت:به قرآن من کس دیگه ای رو دوست دارم
4)وقتی که به جای “بمان” میگویی “هرطور که راحتی”بوی خیانت می دهی
5)میگویند دلتنگت نباشم,خدای من انگار به آب بگویی خیس نباش
6)وقتی دلم عطر تنت را می خواهد به باد هم “التماس”میکنم….”خدا” که جای خود دارد

نوشته شده در جمعه 13 تير 1393برچسب:,ساعت 2:5 توسط آرزو| |

عشق من . . .


مست بودم اما پست نیودم . . .


سر کار بودم اما سربار نبودم . . .


بیکار بودم اما بی عار نبودم . . .


بی کس بودم اما با کس نبودم . . .


شاید بی صفا بودم اما بی وفا نبودم . . .


همش دلتنگ بودم اما دل سنگ نبودم . . .


خلاصه کنم عزیز لعنتی ام  . . .


من مرد نبودم اما . . .نامرد هم نبودم . . .

نوشته شده در پنج شنبه 12 تير 1393برچسب:,ساعت 23:10 توسط آرزو| |

نوشته شده در چهار شنبه 11 تير 1393برچسب:,ساعت 22:5 توسط آرزو| |

نوشته شده در چهار شنبه 11 تير 1393برچسب:,ساعت 21:58 توسط آرزو| |

نوشته شده در سه شنبه 10 تير 1393برچسب:,ساعت 23:39 توسط آرزو| |

نوشته شده در سه شنبه 10 تير 1393برچسب:,ساعت 23:37 توسط آرزو| |

بگو قلبت پیش کی گیره. بگو تا دلم اتیش نگیره. بگو چ جوری باید اینجابمونم. اخه دلم بی تومیمیره.
بگو اگه کردم اشتباهی. بگو اگه من دارم گناهی. بگو تاکه باز گریم نگیره. اخه دل من بی تو میمیره. بگو نفسات چرا سنگینه. چرا از من داری تو کینه. بگو چرا منو بردی از یادت. چرا چیزی نمیگیو شدی ساکت. بگو تا کی بمونم .بی تو چرا چرا چیزی نمیگی تو. بگو تا کی باز گیرم نگیره. اخه دل من بی تو میمیره

نوشته شده در یک شنبه 1 تير 1393برچسب:,ساعت 14:37 توسط آرزو| |

انگشتر یادگری با عطر خدافظی. یه مشت حرفایی که باعث شد ازهم جدابشیم. غرور خاطرات یه قرص ارام بخش. واسم بسه شما دوتا باهم راه برین. ببین بغضمو همه حرفات خاطرم هست. قسم میدمت نیا توخوابم هرشب. نمیخوام ببینمت
دوباره دردادم شروع شه. به قرآن همه عکساتو پاره کردم. توای که روزارو میشمردی که برسیم به هم. چی شد نموندی یه هفته بی من.تونبود من چندنفر دستاتو میگیرن. به چندنفر گفتی که براتو میمیرم. خیلی وقته زده به سرم داغم که میگم. با چشمام دیدم دلم باور نمیکرد که تو او اون غریبه خیلی راحت جلو من میخندی ه ه باشه بخند.
حالا میگی کمکم کن میخوای برگردی. چیه شدی فقط واسش سرگرمی. مگه نگفتم میام همه چی عوض میشه.
مگه روزای بدی رو بامن سر کردی.
توکه خودت میگفتی میمونی واسه من. حالا پیام لاو تو گوشی دوستام ببینم. بی انصاف فرشته ی من ک توبودی. ولی الان چی معلوم نی دست کدومی.
خودش میدونه با کیم همه این حرفارو. یه چندوقت با من حالا یه مدتم با تو. همین طور دست اینو اون داری میشی پاسکاری. خیلی قرص و محکم رو همه حرفات واستادی. که گفتی بازی دادن من بامزست من دوست داشتم لامصب. واسم فقط بودی یه عشق مجازی نه. جز اینا چیزی نبود بین ما اصن………

نوشته شده در یک شنبه 1 تير 1393برچسب:,ساعت 14:35 توسط آرزو| |

وای از دست این تنهایی، وای از دست این دل بهانه گیر
وای از دست این لحظه های نفسگیر ،ای خدا بیا و دستهای سردم را بگیر
خسته ام ، باز هم دلم گرفته و دل شکسته ام
در حسرت لحظه ای آرامشم ، همچنان اشک از چشمانم میریزد و در انتظار طلوعی دوباره ام
همه چیز برایم مثل هم است ، طلوع برایم همرنگ غروب است ، گونه هایم پر از اشک شده و عین خیالم نیست ، عادت کرده ام دیگر….
عادت کرده ام از همنیشینی با غمها ، کسی دلسوز من نیست
قلبم رنگ تنهایی به خودش گرفته ، دیگر کسی به سراغ من نمی آید، تمام فضای قلبم را تنهایی پر کرده ، دیگر در قلبم جای کسی نیست
هر چه اشک میریزم خالی نمیشوم ، هر چه خودم را به این در و آن در میزنم آرام نمیشوم ، کسی نیست تا شادم کند ، کسی نیست تا مرا از این زندان غم رها کند
دلم گرفته ….
خیلی دلم گرفته….
انگار عمریست آسمان ابریست و باران نمیبارد…
انگار این بغض لعنتی نمیخواهد بشکند…
وای از دست چشمهایم ، وای از دست اشکهایم…
آرزو به دل مانده ام ، کسی در پی من نیست و خیلی وقت است تنها مانده ام
نمیگویم از تنهایی خویش تا کسی دلش به حالم بسوزد ، نمیگویم از غمهای خویش تا کسی دلش به درد آید
من که میدانم کسی نمینشیند به پای درد دلهایم ، اینک دارم با خودم درد دل میکنم…

نوشته شده در یک شنبه 1 تير 1393برچسب:,ساعت 14:27 توسط آرزو| |

مرا در روزی بارانی دفن کنید تا آتش قلبم خاموش گردد و در

طابوتی بگذارید از چوب تا بدانند عشق من مانند چوب خاکستر شد

دستهایم را بر روی سینه ام قرار بدهید تا بدانند همیشه دوست

داشتم کسی را در آغوش بگیرم چشمهایم را باز بگذارید تا بدانند

همیشه چشم انتظار بودم صورتم را رو به غروب آفتاب بگذارید تا

بدانند عشق من غروب کرده و زندگی ام تمام شد . مرا در آفتاب

بگذارید تا بدانند عشق من شعله ور شد

نوشته شده در یک شنبه 1 تير 1393برچسب:,ساعت 13:51 توسط آرزو| |

چرا رفتی بگو تو دنبال چی بودی چرا رفتی اون روزا دنبال کی بودی

اون که واسه داشتنت خیلی روزارو سر کرد هرجا رد پاتو می دید می گفت دیوونه برگرد

من اینجا بدون تو دلخوشی ندارم نه بی تو ثانیه ها ارزشی ندارن

میبینی چقد بده تنهایی کلافه می کنه همه شب و روزو با غمت خلاصه میکنه

کارم از قرص گذشته دیگه اثر نمیذاره یه روانیم که همه شباشو بیداره

اون که درودیوار خونشون بوی تورو میده دکترا گفتن اینجوری دووم نمیاره

بیا برگرد که بدون تو فردارو کشتن شانس آخرم تو بودی دیگه خالیه مشتم

حالا که داری میری برو باشه دمت گرم همه توروم وایسادن کسی نمونده پشتم

التماست نمیکنم هرچی خودت بخوای خودت رفتی ایندفعه باید خودت بیای

یبار مثل من باش بیا اون غرورو بشکن طلوع صبحه من مات غروب عشقم

نوشته شده در یک شنبه 1 تير 1393برچسب:,ساعت 13:47 توسط آرزو| |

ﻫﻤﯿـــــــــــــﺸﻪ ﺍﺯ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺁﺩﻣﺎ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻦ : ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ …
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯﺵ ﻣﯿﺮﺳﯽ: ﭼﺮﺍ ﺳﺮﺍﻏﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﯼ؟
ﻣﯿﮕـــــــﻪ : ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ … ﺩﻧﯿﺎ ﺩﻭ ﺭﻭﺯﻩ !
ﻣﯿﮕﯽ :ﭼﺮﺍ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ؟
ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﻘﺼﺪ ﺧﺎﮐﻪ !
ﺍﻣﺎ ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﺷﻮ ﭘﺸﺖ ﻧﻘﺎﺏ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺗﯿﺎﺵ ﻗﺎﯾﻢ ﻣﯿﮑﻨﻪ …!
ﻣﯿﺴﻮﺯﻩ … ﻭﻟﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﺑـــــــﯽ ﺧﯿـــــﺎﻝ !
ﻋﺎﺷﻘﻪ … ﻭﻟﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﺑـــــــﯽ ﺧــــــﯿﺎﻝ !
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺍﺯﺕ ﺣﻼﻟﯿﺖ ﻣﯿﻄﻠﺒﻪ
ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ : ﭼﺮﺍ؟
ﻣﯿﮕﻪ : ﺁﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻓـــــﺮﺩﺍﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻩ …
ﺑﺮﯾﺪﻩ … ﻭﻟﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ !
ﺗﺎ ﺣﻼﻟﺶ ﻧﮑﻨﯽ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺳﺮﺕ ﺑﺮﻧﻤﯿﺪﺍﺭﻩ ﻭ ﺗﻮ ﺗﻮ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﮕﯽ
“ﺁﺧﻪ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺑﯽ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﮑﺮﺩﯼ . ﺍﯾﻦ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﻮ ﺣﻼﻝ ﮐﻨﯽ ”
ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺭ ﺁﺩﻣﺎ ﻋﺎﺷﻘﻦ …
ﺍﺯ ﻣﺪﻝ ﻋﺎﺷﻘﺎﯼ ﺑﻼﺗﮑﻠﯿﻒ !
ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺩﯾﺪﻥ …
ﺍﯾﻨﺎ ﻓﺮﺷﺘﻦ …

نوشته شده در یک شنبه 1 تير 1393برچسب:,ساعت 13:36 توسط آرزو| |

من زبان برگ هارا می دانم....مثلا " خش خش" یعنی "امان از جدایی" پیش از جدایی از درخت هیچ برگی خش خش نمیکرد...

نوشته شده در یک شنبه 1 تير 1393برچسب:,ساعت 13:25 توسط آرزو| |

هر چند مال من نشدی ولی ازت خیلی چیزا یاد گرفتم.یاد گرفتم به خاطر کسی که دوسش دارم باید دروغ بگم.یاد گرفتم هیچ وقت هیچ کس ارزش شکستن غرورمو نداره.یاد گرفتم تو زندگیم به اون که بفهمم چقدر دوسم داره هر روز دلشو به بهونه ای بشکنم.(واقعا هم كسي رو كه دوست داشتم هر روز دلش  رو ميشكوندم) یاد گرفتم گریه های هیچ کس رو باور نکنم. (همشون كشك هستش گريه شده پولي يا حيله)یاد گرفتم بهش هیچ وقت فرصت جبران ندم. یاد گرفتم هر روز دم از عاشقی بزنم ولی خودم عاشق نباشم(به خدا بايد اينجوري باشيم) خدايش

نوشته شده در یک شنبه 1 تير 1393برچسب:,ساعت 1:40 توسط آرزو| |

    دفتر عشـــق كه بسته شـد | دیـدم منــم تــموم شـدم| خونـم حـلال ولـی بــدون| به پایه تو حــروم شــدم| اونیكه عاشـق شده بـــود| بد جوری تو كارتو مونـد| برای فاتحه بهــت| حالا باید فاتحه خونـــد| تــــموم وســـعت دلـــو| بـه نـام تـو سنـــــد زدم| غــرور لعنتی میگفـــت| بازی عشـــــقو بلــــدم| از تــــو گــــله نمیكنـــــــم | از دســـت قــــلبم شاكیــــم| چــرا گذشتـــم از خـــودم| چــــــــراغ ره تـاریكـــیم| دوسـت ندارم چشمای مــــن| فردا بـه آفتاب وا بشـــه| چه خوب میشه تصمیم تـــو| آخـر مـاجرا بــــشه| دسـت و دلت نلـرزه| بزن تیر خـــلاص رو| ازاون كه عاشقـــت بود| بشنواین التماسرو| ...............| .........| ....|.

نوشته شده در یک شنبه 1 تير 1393برچسب:,ساعت 1:34 توسط آرزو| |

اگه میخوای بری برو، ولی فراموشم نکن


آتیش قلبمو ببین ، اینطوری خاموشم نکن

اگه میخوای بری برو ، ولی صداشو در نیار

برای این ترانه هام ، یه شعرعاشقی بزار

اگه میخوای بگی بگو ، که از نگام خسته شدی

به عشق یک نفر دیگه ، اسیر و وابسته شدی


اگه میخوای بگی بگو ، که من دیگه زیادی ام

برای روح و قلب تو ، دیگه یه حس عادی ام

اگه بری برای من ، پنجره ها بسته میشه

تموم لحظه های من دلگیر و دلخسته میشه

اگه بری صدای من ، به اوج نا کجا میره

ترانه های قلب من ، به قبر عاشقا میره..

نوشته شده در یک شنبه 1 تير 1393برچسب:,ساعت 1:28 توسط آرزو| |

توی دنیایی که قلبا هرکدوم یه جا اسیرن...کاش به فکر اونا باشیم که از این زمونه سیرن...اونا که تو عصر اهن تشنه ی یه جرعه یادن...کاش که دست کم نگیریم این جور آدما زیادن...نذاریم که تو چشاشون بشینه دونه اشکی...اونا فانوسن و خاموش آره فانوسای مشکی...

نوشته شده در یک شنبه 1 تير 1393برچسب:,ساعت 1:32 توسط آرزو| |

چشمی با رفتن من خیره نموند... به درو به آسمونو پنجره....میدونم  خیلیا گفتن چیزی نیست....اینکه ماتم نداره بزار بره....

نوشته شده در یک شنبه 1 تير 1393برچسب:,ساعت 1:14 توسط آرزو| |


Power By: LoxBlog.Com